به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم
؛ نه گفتن را گاهی آنقدر راحت به زبان میآوریم که کودک اولین کلمهای که به زبان
میآورد نه است و گاهی آنقدر برایمان گفتن این کلمه جادویی سخت میشود که فرزندمان
فکر میکند هر چیز که بخواهد بیتامل فراهم میشود.اما فارغ از این که ما چقدر
برای تامین خواستههای فرزندمان استطاعت داریم مرزهایی وجود دارد که نحوه و حدود
«نه» گفتن به کودکان را تعیین میکند.
سکه «نه» را زیاد خرج نکنید
موانع فشارها و بازدارندهها چیزهایی هستند که هر انسان به طور طبیعی آنها را تجربه
خواهد کرد، اما مانع تراشی بیش از اندازه کودکان را با مشکلات روحی مواجه میکند.
بیاعتماد به نفس و حس سرخوردگی از آن جمله است. به قول معروف درشتی و سختی هم در
«نه» است. روانشناسان تربیتی مخالفت و موافقت بیش از اندازه را توصیه نمیکنند.
شادی موسوی روانشناس خانواده معتقد است نه گفتن بیش از حد میتواند بچهها را
منفی باف بار بیاورد و در مورد همه چیز پیشداوری منفی به آنان بدهد، چنان که
موافقت بیش از اندازه نیز میتواند آنان را در فضایی غیرواقعی پرورش دهد و
انتظارات آنان را به طور فزایندهای بالا ببرد در حالی که کودک در دنیای واقعی با
موافقتها و مخالفتهای بسیاری مواجه خواهد شد که باید به طرز درست جواب و رفتار
مناسبی از خود نشان دهد.
والدین شدت مخالفت خود را با توجه به میزان اشتباهبودن یا خطرناکبودن رفتار کودک
تنظیم کنند، این سبب میشود کودکمیزان خطر کاری را که انجام میدهد بهتر درک کند
وی به والدین توصیه میکند برای راحتی و آسایش خود به کودک نه نگویید و سعی کنید
وقتی از این کلمه استفاده کنید که توجیه مناسبی نیز به همراه داشته باشد. مثلا فقط
به علت این که حوصله ندارید به درخواست بازی کودک جواب نه ندهید. فقط به دلیل این
که خانه را تازه مرتب کردهاید او را از بازی با عروسکش محروم نکنید و این که
کودکتان گریه میکند ساعت خواب و غذای او را بهم نزنید.
یک کلام ختم کلام
موسوی تحمل و درک کودکان از مخالفتها و موافقتها را متغیر میداند و میافزاید:
به نوزادی که برای شیر یا تغییر لباس یا سرما و گرما یا در آغوش کشیدن شما گریه میکند
نمیتوانید نه بگویید، در حالی که دو سه سال بعد این کودک تحمل و درک بیشتری برای
شنیدن این کلمه دارد، خواستههای او نیز متفاوت و گاه زیاده از حد میشود. کودکان
در دو سالگی کارهای خطرناک میکنند و نه میشنوند، این دوران زمان تجربیات شخصی و
استقلالطلبی کودکان است که نههای جدیتری را میطلبد.
وقتی نه را دور میزنیم
همیشه مجبور نیستیم به کودک نه بگوییم. گاهی میشود او را در موقعیت مثبت قرار
داد. مکانی کم خطر که تمام چیزها برای تجربه کردن مجاز باشد.لب گزیدن، با سر علامت
نفی را به کودک فهماندن و فقط یک اخم و چشم غره کوچک میتواند کار نه را گاهی
موثرتر از آن انجام دهد.گاهی اوقات فقط کافی است کودک تقویتکنندههای مثبت را
دریافت نکند. لبخند، آغوش یا یک کلام تشویقآمیز وقتی نباشد کودک میفهمد کاری که
انجام داده درست نبوده است.
یکی از روانشناس خانواده تاکید میکند: اگر نه گفتن شما برای نخوردن یک
شکلات به همان شدت نه گفتن برای دست زدن به پریز برق باشد منظور خود را درست
نرساندهاید. وی توصیه میکند والدین شدت مخالفت خود را با توجه به میزان اشتباهبودن
یا خطرناکبودن رفتار کودک تغییر دهند؛ این سبب میشود کودک میزان خطر کاری را که
انجام میدهد بهتر درک کند.
تولد یک لجباز
قبلا گفتیم که نه را زیاد از حد به کار نبرید و اکنون به رفتار کودکان لجباز که با
شنیدن هر بار کلمه نه بر کار خود پافشاری میکنند نگاهی میاندازیم:
وقتی به دختر کوچولویت میگویی قیچی را بگذار زمین چنان رفتار میکند که انگار
چیزی نشنیده است. او ۴ سال دارد و همه چیز را بخوبی میداند، اما سعی میکند به روی خودش
نیاورد. او آنقدر به این کار ادامه میدهد و حتی وانمود میکند که دارد با قیچی
موهای عروسک دختر عمویش را میچیند که مادر بلند شود و برود با عصبانیت قیچی را از
دست او بگیرد و آن وقت است که قهر و گریه را پیش میگیرد. مادرش میگوید او به
خاطر لجبازی این کار را میکند.
برای جلوگیری از این رفتار باید در شرایط مختلف نوع گفتوگوی خود و کودک را تغییر
دهید و او را در موقعیت جدیدی قرار دهید. مثلا: بیا به جای قیچیکردن موهای عروسک
موهای او را با گلسر خوشگل کن!شرایط را برای کودک توضیح دهید: تو به اندازه کافی
عروسک داری، اگر میخواهی اصرار کنی که عروسک میخواهی از جلوی هیچ مغازه اسباببازیفروشی
رد نمیشویم!
قوانین و محدودیتها را قاطعانه و بدون دعوا پیگیری کنید. مثلا اگر غذا نمیخوری
شیرینی هم نمیتوانی بخوری. یا اگر درس نمیخوانی رفت و آمد به خانه دوستانت هم
ممنوع است.به حرف کودک گوش دهید و اگر دلایل منطقی داشت حرف او را بپذیرید تا او
نیز در عوض لجبازی و جار و جنجال به دلایل منطقی برای پیشبرد اهدافش فکر کند